سخنان پیر
هو الحبیب
گزیده هایی از فرمایشات حضرت پیر بصورت خلاصه ارائه شده است
هشدار كه در چنته فقير جز عشق و مهر و محبت چيزي نيست
صوفي هر زمان اوعيداست .
بالاترين كشف وكرامات اينست كه صفات رذيله بيرون رود و صفات حميده درون آن جاي گيرد .
نفس و شيطان هر دو از يك رشته اند
كليد همه بديها دروغ است .
بيائيد نرنجيم و نرنجانيم ، بيائيد دروغ نگوئيم ، غيبت نكنيم بديها را كنار بگذاريم خوبيها را سرلوحه خودمان قرار دهيم ،
محبت را سر منشاء خود بگيريم
( محاسبه – مراقبه – ذكر – فكر ) چهار ركن اساسي است .
نفس كارش ضربه زدن است
نبايستي به دنيا رشوه بدهد زيرا دنيا رشوه خوار است .
طريقت راهي است بسوي خدا ، اول خدا و آخر آن خدا توشه آن
ذوق است و شوق و مركب آن عشق است .
ذوالرياستين يعني هم طريقت و هم شريعت ذول به معني دو است .
وقتي پيوند برقرار شد ، ندا از درون مي رسد . وقتي ايمان تزلزل داشته باشد به شك مي افتي وقتي از درون چيزي در آمد و متوجه شدي بايستي محكم آنرا بگيري و فقط صدق است و جز آن چيزينيست .
“ سر بنه آنجا كه باده خورده اي ”
اگر بدون ريا اينجا قدمي برداشتيد يك قدم ميشود صد قدم
دنيا پست و كثيف است اگر كسي بچسبد به دنيا غرق ميشود
در فقر ادب خيلي مهم است .
ادب ، صدق ، حرص ، آز ، غيبت ،دروغ را به خاطر بسپاريد .
هميشه زبان را جوري بچرخان كه مردم تو را دعا كنند . سالك بايد خدا را براي خدا بخواهد نه براي نور ديدن و سير ديدن
خدا آنكسي را كه بخواهد آرام آرام سرخش ميكند مثل ماهي در ماهيتابه هر كسي را هم كه نخواهد اصلاً كاري ميكند كه يادش نكند . وقتي كسي را قبض به او ميدهد بسط به او مي دهد و بالا و پائين ميكند او را دوست دارد مثل آهن و كوره ، آهن را در كوره چنان داغ مي كنند كه با اون هم رنگ ميشود بعد در آب مي كنند باز آتش تا سختي آتش را بچشد فولاد آبديده و محكم شود چيزي به آن كارگر نشود
در اين راه رنجاننده وبازدارنده زياد است .
كوه باش نه كاه . بيد باش نه باد
اگر دانه اي بكاريد و درد و رنج و مشقت را وقتي در زير خاك كاشتيد آنوقت خوشه گندم از خاك بيرون مي آيد اگر دانه رنج زير خاك بودن و گرماي خورشيد را نكشد كه خوشه نمي شود اگر آن درخت طاقت هرس شدن باغبان را نداشته باشد كه سر به آسمان نمي كشد سالك اگر تواضع نداشته باشد به جائي نمي رسد
الا به عشق والا براي عشق
اگر عشق كسي داشته باشد تسليم ميشود بردبار مي شود افتاده مي شود صبور ميشود و . . . آن چشمه دلي كه بالا و پائين شود ولي ذخيره داردودرونش آب است آب آن چشمه اي كه خدا درون دل قرارداده است تمام نميشود
چهار ركن اساسي درويشي مراقبه ، محاسبه ، فكر و ذكر مي باشد
عشق زايش دارد كاهش ندارد
در درويشي غرور و كبر و آز و . . . بد مي باشد
محبت به ديگران كنيد و كار ديگران را راه بياندازيد تا خدا هم كار شما را راه بياندازد .
بايستي اول لباس ( بخل ، حسد ، ريا ، و . . . ) را در آورد ودر دريا شنا كرد ، حتي نقشه و مكان را در دريا نشان مي دهند تا بتوانيم گوهر را راحتر پيدا كنيم .
درويش اگر درويش باشد هر وقتش عيد است .
هر چه پيش سالك آيد خير اوست
وقتي نفس را كشتيم آنوقت گنج را نشانتان مي دهند .انسان راآزمايش مي كنند
پس در هر دوري ولي قائم است آزمايش تا قيامت دائم است
یخ بندان دل را با آمدن بهار بايستي شكست . بهار آمد و دلها را
بـايستـي بهـاري کرد
حربه اي كه دست سالك است : بي كينه گي ، با صفا بودن ، با عشق بودن . با هر كسي عشق كردي او با تو عشق ميكند
انسان از ظلمت آمده و بايستي بسوي نور برود نه مثل موش دوباره زير زمين و به ظلمت برود . اين بدبختي محض و مطلق است كه از ظلمت دوباره به ظلمت برويم .تا تارهاي عنكبوت بيشتر درب و زير زمين را نگرفته بايستي خودمان را نجات دهيم .
بايستي جاده را طي كنيم تا برسيم به قله كوه . كسي كه مي خواهد در اين راه قدم بزنند بايستي تبديل شود .
عشق را به آسمانها و زمين دادن قبول نكرد بجز انسان . عشق يعني چه يعني خدا .
دنيا را بايد واگذار كرد به دنيا پرستها
مريد آئينه مراد بايستي باش
بايد سالك دلش و قدم هايش مثل كوه باشد . بايستي از انكار و . . . بيرون بيايد و آنچيزي كه مرادش مي خواهد
بالاترين كليد براي پيشرفت هر سالك عجز است .
شيطان همين منيتش بود كه سجده نكرد و رانده شد .
سالكي ذوق نداشته باشد شوق نمي آيد ، شوق نداشته باشد ، ارادت نمي آيد ، ارادت نداشته باشد ، محبت نمي آيد و در نهايت عشق نمي آيد .
مرد خدا بايستي يك برنامه كامل كامل را طي كند تا او را بفرستند وسط ميدان ، اين چيزهايي كه از دور گرد و غبار بنظر مي رسد در واقع وقتي نزديك مي شوي مردان خدا هستند .
شكم ، شهوت و شهرت ، اين سه شين اگر كسي از آنهابپرد كارش درست مي شود درويشي يعني : دينداري ، دلداري ، مردمداري نه ، دكانداري و حرافي
دل بايستي صيقلي بشود دل زماني ارزش دارد كه ممهور به مهر شاه شود .
دل را با ذكر ، فكر ، مردانگي ، ارادت و . . . صاف و پاك مي كند تا اينكه در نهايت مهر خود خدا بخورد درون آن .
اگر دلهامون را پاك كرديم و . . . آنگاه توسن و اسب عشق را زين مي كنند حتي آنرا راهي هم مي كنند
نفس خيلي قوي و زيرك است عاشق بايستي صادق باشد عاشق بايستي سالم و صالح باشد
خداوند يك نيروي باطني و عشقي به انسان داده است كه به هيچ تنابنده اي نداده است .
خداوند جبار هست ولي ظالم نيست .
كسي نمي تواند دل مرد خدا را به درد بياورد .
از نور نور مي زايد و از ظلمت ظلمت زائيده مي شود . اگر كسي نيست شد ( در حق ) بعد از آن بقائي بعد از فنا به او عنايت مي كند .زهد و هر چيز ديگري به پاي تخت پادشاهي مي رسد ولي نمي تواند برتخت بنشيند ، ولي عشق بر تخت مي نشيند .
عقل در مقابل عشق صفر است
صدق است كه سالك را به عرش مي رساند
چه بهتر كه انسان گندم وار زير آسياب برود نه سنگ وار
اينجا بايستي تسليم بود
عشق در شأن انسان است .
عشق خمودي نداردعشق يعني شور و گرما . عشق هجر دارد .
دل كه عشق آمد درونش سرتا پاي انسان را عشق مي گيرد .
عشق تكسوار تيز رويي است .
انسان فقط به خاطر اينكه خوي حيواني او به خوي انساني تبديل شود به اين دنيا آمده است .
جايي كه حلقه وحدت باشد آنجا كعبه است .
نيروي عاشق از همه اينها بالاتر است در آتش برويد مثل ابراهيم خليل الله مي شود . درآب برويم مثل حضرت يونس مي شويم . در باد برويم مثل حضرت سليمان مي شويم
در طريقت مريد مرده ايست در دست غسال
خشم و غضب و شهوت در وجود انسان است ولي كنترل كردن آن مهم است .
سالك از هر نظر بايستي آبديده شود
خداوند پنج گروه را خيلي دوست دارد :
- صابرين
- منفقين
- استغفار كنندگان در سحرگاهان
- فرمان برداران
- سه اصل مهم در صحبت كردن را داشته باشيد تا پيشرفت كنيد :ادب را در هر حالت و مراحل بايستي رعايت كرد .
- آنسوي فنا صد خطر است در شروع راه تازه رهزن ها مي آيند .رهزن ايمان زياد است و به هر طريقي مي آيد . رهزن ايمان بر روي كساني اثر مي گذارد كه مست دل ، مست عشق و . . . باشد .در راه عشق اولين چيزي كه سالك بايستي پيدا كند ، مراد است .
- اگر كسي عشق داشته باشد با كسي كه عشقش با او عشق مي كند ، با او عشق مي كند .هيچ تيغ برنده اي رشته ارادت را پاره نمي كند الا به شك و اعتراض.
- بخل ، كينه ، حسادت گندزدائي دل است . حسادت بدترين چيز است .ازحسادت،بخل و كينه و از كينه دشمني مي آيد .كسي كه عاشق شد همه را دوست دارد .
- دل بايستي آماده باشد . دلي كه صاف شد آنوقت آن بنا آئينه مي شود و بعد عكس يار درون آن مي افتد .صاد آن : صدق است واو آن : وفا است ف آن : فنا است
- اين راه رفتني و ديدني است نه خوابيدني و شنيدني . درويش را ذكر پيش نمي برد بلكه عشق و ارادت است كه او را پيش مي برد .
- بعد از بخل و حسادت هيچ مانعي بدتر از خساست نيست .بندة عشق باشيد نه بندة نفس . اگر بندة عشق بوديد مي شويد خود عشق .شهرت ، شهوت ، شكم اين سه شين دنيا و نفس است .
- عشق ، صداقت و راستي را دوست دارم .اينجا تن ضعيف و دل شكسته مي خواهد بيائيد ذليل عشق شويد نه ذليل نفس .عاشق و معشوق كه جدائي ندارد البته به شرطي كه عاشق باشيد .
- مراد رب الناس مريد است او مريد را تجزيه مي كند . تمام اين پيشرفت ها و به مقام بالا رسيدن و . . . راستي و صداقت است اين راستي است كه درويش را به مقصد مي رساند .
- وقتي نور الهي به دل تاپيد تمام ذرات موجود در آن مشخص مي شود .هو ، حق ، الله بزرگترين و بامسمي ترين نام خداوند است .
- اگر كسي سوار بر كشتي عشق شد به ساحل نجات خواهد رسيداگر كسي عاشق باشد اخلاص پيدا مي كند عاشق جز معشوق و مطلوبش ديگر طلبي ندارد .
- حضرت حق هركس را بخواهد زير و رو مي كند ، امتحان مي كند .رهزن ايمان زياد است و به هر طريقي مي آيد .در راه عشق اولين چيزي كه سالك بايستي پيدا كند ، مراد است .اگر كسي عشق داشته باشد با كسي كه عشقش با او عشق مي كند ، با او عشق مي كند .هيچ تيغ برنده اي رشته ارادت را پاره نمي كند الا به شك و اعتراض.وقتي نور الهي به دل تاپيد تمام ذرات موجود در آن مشخص مي شود .
- هو ، حق ، الله بزرگترين و بامسمي ترين نام خداوند است .اگر كسي سوار بر كشتي عشق شد به ساحل نجات خواهد رسيداصل صفا و وفا است كسي كه عاشق شد اين دو را دارد .
- فنا في شيخ ، فنا في الله ولي اول بايستي در خواست فنا شوي تا بعد بتوان فنا در شيخت شوي .فكر و ذكر و محاسبه و مراقبه مي باشد .درويشي يعني بي خويشياين مراد است كه دست مريدش را مي گيرد و در دست صاحبش مي گذارد .
- خداوند موجودات را به سه قسم آفريده است :۲) حيوان ها كه شهوت هستند .البته ملائك هم عشق دارند ولي يك هزارم انسان است .عشق است كه آدم را به درجه انسانيت مي رساندانسان مقامش از فرشتگان بالاتر است زيرا نسبت عشقش به فرشتگان يك به هزار است . درويش اگر ادب نداشته باشد به هيچ جا نخواهد رسيد .تا زمانيكه با مرادت حال نكني با خدا كه نمي تواني حال كنيد .صدق با زبان نيست با عمل است .
- عاشق دروغ و تظاهر و ريا و . . . ندارد . اگر كسي عاشق شد و عاشق ماند ، عاشق مي ميرد .از حكومتش كسي را بيرون نمي كند .درويش بايستي هر شب محاسبه كند .
- مردانگي و رفاقت ديوار بسيار بلندي دارد .بايستي از طلاي وجودمان استفاده كنيم دل را مي شود تيره و تار كرد مي توان صيقل كرد تا عكس يار درون آن بيافتد .
- توقعي كه خداوند از درويش دارد از خلق الله ندارد .بدترين ، مهلك ترين و موذيانه ترين سم براي سالك حسادت است .سالك بايستي لخت و عريان شود و مانند درخت برگ هايش بريزد .مراد هزاران هزاران هزاران رقم آزمايش مي كندمريد در مقابل مرادش نمي تواند عرض اندام كند كه همانطور كه خلق در مقابل خداوند نمي توانند عرض اندام كنند . نردبان عشق از فرش تا عرش مي باشد و آن را بايستي طي كرد .
- يكي مي بينيد دو پله يكي مي كند يكي مي بينيد در جا مي زند .اينجا با يك گام مي تواند اين كار را كرد ولي آن دنيا خيلي سخت است چون با همين افكار در اين دنيا به آن دنيا مي رود . حيات جاودان آنجا هست . و اينجا ممات است و آنجا حيات . تا دل صفا ، منزه ، پاك و . . . نگردد هيچ نوري به آن نمي تابد .دنيا همه هيچ است به هيچ مپيچآنكسي كه فكر فردايش نيست غم ديروز را مي خورد .
- كسي اگر سه شين را رد كند مي رسد آنجا كه بايستي برسدخانه بروي آب ساختن محال است .انسان بايستي گندم وار در اين دنيا به زير آسياب برود .عقل براي اين دنيا و عشق براي آن دنيا هست .
- به هركس خوبي كردي فراموش كنمرگ را هميشه در نظر داشته باشدچله نشيني مطلق به عصر قبل بود حالا عصر اتم هست .انسان گنجي است مخفي . « كنت و كنز المخفي »درويش بايستي خودش را نبيند ، بايستي عشقش را ببيند .
- سالكي كه طبق دستوري كه دارد به مراقبه مي نشيند سرزمين دلش آباد مي شود و دلش از آلودگي پاك مي شود . كسي مي تواند ذكر دوست و حق را ببرد كه ذاكر باشد ، كسي كه ذكر را گفت قلبش مطمئن مي شود . مريد آنست كه خودش را ظاهر و باطن در اختيار مرادش قرار دهد سالك بايستي مثل كوه باشد .
- تا كسي نتواند ارتباط با مراد خودش برقرار كند با خداوند هم نخواهد توانست .تا موقعي كه به حالت ابر سياه هستيم و هنوز بصورت قطره و حباب نشده ايم ، در درياي عشق ما را راه نخواهند داد .دنيا مثل ماری می ماند که خوش خط و خال است و بسيار فريبنده است .حلقه منيت خيلی آرام آرام به گردن انسان آويزان می شود .
- بدترين ، خطرناکترين ، عميق ترين چاهی که برای هر سالک وجود دارد من و ماست از من و ما بترسيد .هر سالکی بايستی سيمرغ بشود و برسد به کوه قاف .
- ارواح مطهر در هيچ زمانی از گريه و حزن و اندوه شاد نمی شوند دوست ندارند .سالک بروی يک مو راه می رود و زير پايش تيغ است .اصل حال است نه قيل و قال .تنها چيزی که انسان بايستی حرص بزند در عشق است .انسان خيزش ، ريزش و پرش می کند .
- سالک خيز را بر می دارد سپس صفات بد ريزش می کند بعد سبکبال شده و می پرد .
- خداوند از انسان محبت و عشق می خواهد .
- سالک عقل جزء است و حضرت حق عقل کل .
- دل جايگاه صفا و مهر و . . . است . دل بايستی پاک و منزه و صاف و مصفا بگردد .
- زمانيکه مريدی با مرادش دست بيعت داد اگر دستش را نکشد مراد تا ابد با او هست .
- سالک بايستی با ديد باز جلو برود .
- وقتی در خودتان فکر کرديد و به بزرگی و عظمت خودتان پی برديد بعد به بزرگی و عظمت خداوند پی می بريد .
- دنيا انسان را فريب می دهد وقتی فريب خورد به چون و چرا می افتد .
- « هر زباني و هر دهاني نمي تواند نام حق را ببرد .هرکس برای نيايش بنشيند ، حتماً دريچه ای برای او باز می شود .
- عشق بالاترين و پر قيمت ترين و پرمحتواترين چيزي است كه انسان دارد .
- رضايت پير رضايت خداست اگر كسي پير خودش را بشناسد آنگاه مي تواند خداوند را بشناسد .
- دل را بايستي با محبت و ذوق و شوق و صفا صيقل داد .
- بين مريد و مراد فقط عشق مهم است
- درويشي به خواب و سیر و . . . نيست . درويشي به نور ديدن و . . . نيست
- بعضي ها بنده نفس هستند بنده خداوند نيستند .
- اگر انساني بخواهد در دايره وحدت پاي گذارد بايستي خودشكن باشد و خودش را بشكند نفست كه بميرد شاه باطن بلندت مي كند
- هر چه صاف تر صوفي تر .
- سالك بايستي فعاليت كند ولي دلش جاي ديگر باشد .
- هركس به تو بدي كرد فراموش كن
- لقمان مي فرمايد : سه چيز را به خاطر داشته باش .
- دنيا براي عاشق زندان است .
- دنيا دون چيزي نيست كه انسان به آن دل ببندد بايستي از اين دنيا گذشت .
- و كسي پهلوان است كه اينها را رد كند . « شهرت ، شهوت ، شكم » شهوت يعني هستي .
- اگر كسي بخواهد زنده بماند بايستي بميرد اول بمير قبل از اينكه تو را بميرانند
- فردي كه بدون اجازه مرادش قدم بر مي دارد خود محور است .
- دروغ در كار درويشي درست نيست . عاشق همه را خوب مي بيند .
- در همين دنياي خاكي و ناسوتي بتازيد و خودتان را بكشيد بالا .
- اگر كسي در اين دنياي ناسوتي توانست به تكامل برسد كه توانست ولي اگر در آن دنيا بخواهد اين كار را بكند ، همش حرف است و حرف .
- اينجا بايستي مطيع بود و به زبان هم نيست .
- مرده شوي مرده را مي شويد ، زنده را كه نمي شود .
- بهار مخصوصاً ارديبهشت ، ماه عاشقان و عارفان است .
- حسادت مفتاح در بدبختي است .
- خداوند دنيا را مثل يك گهواره ساخته است و دستهاي با محبت آن را تكان مي دهد و آن چشم هاي عاشق آن دستان را مي بينند .
- سالك و طالب بايستي دلش را صيقلي كند .
- در خانقاه اصل وحدت است . خانقاه منزل اول درويش است .
- انسان بايستي نفسش را قرباني كند خداوند چيز مفتي به كسي نميدهد و وقتي داد ديگر پس نمي گيرد .
- رزق را قطع نمي كند .
- دو كار است كه خداوند در يد قدرتش نيست :
- سالك بايد حرف شنوائي ، ارادت ، صداقت و . . . داشته باشد .
- نيروي جاذبه اي كه خداوند به انسان داده و نيروي عزيمي است كه بسمت خودش مي كشد عشق است .
- سالك بايستي متوجه باشد كه دستش را كجا گذاشته و دستش در دست كي هست .
- انسان بايستي شهپر عشق را داشته باشد تا بشود سيمرغ تا قاف را بگيرد . بايستي دل را از كينه پاك كرد بايستي در ذكر هميشه دل را صاف و مصفا كرد .
- كار انسان خيلي سخت تر است چون هم عقل و هم شهوت و هم عشق است
- ۳ ) انسان ها كه هم عقل است و هم شهوت است و هم عشق است .
- ۱ ) ملائك عقل هستند .
- اولين كسي كه بعد از مرگ سراغ مريد مي آيد مرادش است و او هست كه روح مريد را هدايت مي كند .
- تا امضاي مراد در نامه اعمال نباشد حضرت حق نگاهش نمي كند .
- فكر يا انديشه هر فرد است كه انسان را به آن دنيا مي برد
- چهار ركن اساسي درويشي :
- دروغ نگو ، ريا نكن ، مي شود عشق .
- هو مظهر ذات و صفاتشان است
- كسي كه با صداقت باشد هميشه گرم است .
- درويشي مثل يك نخ مو است .
- اگر عاشق هستيد راست بگوئيدخرقه چه ارزشي دارد بايستي دل را درست كرد .
- آنسوي فنا صد خطر است در شروع راه تازه رهزن ها مي آيند
- هر درويش و سالكي . . . بايستي هرشب محاسبه ، مراقبه ، ذكر و فكر داشته باشد .
- اصل صفا و وفا است كسي كه عاشق شد اين دو را دارد .
- هو مظهر ذات و صفاتشان است
- كسي كه با صداقت باشد هميشه گرم است .
- سررشته تمام خفتها و درماندگيها و . . . دروغ است .
- درويش نمي بايستي دروغ بگويد .
- ريشه معشوق از شوق يا عشق است اگر اين دو را عاشق داشته باشد هم حسن معشوق مي شود و در او حل مي گردد .
- مراد ، مريدش را تكه تكه مي كند بعد او را دوباره سرهم مي كند . مراد خرابت مي كند ولي دوباره آبادت ميكند
- اينجا بايستي بي چون و چرا و بي من و ما شد . اين راه ، راه درازي است . بايستي مبارزه كرد و يكه تازي با نفس كرد نه با ديگران .
- دنيا مثل چاه است .
- اين منيت است كه سالك را بدبخت مي كندبدترين ، خطرناك ترين ، مهلك ترين چيز براي سالك من مي باشد .
- ذكر بي محتوا چه فايده دارد اينجا صدق و صفا و ذوق و شوق مي خواهد .
- عرفان هم نظري است هم عملي است علم فقر رفتني است بايستي رفت داخل ذكر بدون ارادت فايده ندارد .
- صدق داشته باشد وفا دارد ، وفا داشته باشد ، فنا مي شود و بعد از آن به بقا مي رسد
- دلي دل است كه در او ذوق ، شوق ، عشق ، وفا ، صفا و هبستگي و يكزباني و . . . باشد .صوفي ، صوف آنرا در نظر بگيريد :
- كليد تمامي بدي ها دروغ و حسادت است .
- اگر ذره اي حسادت و بخل داشته باشيد و پنجاه سال هم عبادت داشته باشيد چيزي نمي شويد .
- راه درويشي راه يكرنگ بودن راه خداست .
- درويشي براي بعضي ها به پايان مي رسد و براي بعضي ها به پايان نمي رسد . البته نيروي عشق نمي گذارد ولي عشق بايستي كامل باشد .
- اگر عاشق هستيد راست بگوئيدخرقه چه ارزشي دارد بايستي دل را درست كرد .
- كجا مي زنيد ، با كي مي زنيد و چي مي زنيد .